در این پست براتون متن آهنگ مصطفی مولا به نام باز هم این قلب بی طاقت گرفت آماده کردیم برای مشاهده به ادامه مطلب بروید
متن آهنگ مصطفی مولا به نام باز هم این قلب بی طاقت گرفت
فکرت جاریه تو تار و پودم
من همونی ام که بودم سوخت در عشقت وجودم
دیدمت از دور تمام جونمو حسرت گرفت
باز هم این قلب بی طاقت گرفت
باز تا حرف تو شد عاشقت ل ل لکنت گرفت
من همونی ام که بودم سوخت در عشقت وجودم
دیدمت از دور تمام جونمو حسرت گرفت
باز هم این قلب بی طاقت گرفت
باز تا حرف تو شد عاشقت ل ل لکنت گرفت
من همونیم ام که بودم اون که با دنیا به خاطرت به هم زد
اون که تو بارون به یاد تو قدم زد کجایی ای یار
من همونی ام که بودم اون که واست با دل دیوونه جنگید
اون که عمری پای تو مردونه جنگید کجایی ای یار
آخ نمیدونی چقدر تلخه گاهی خاطرات
بد هوایی بودم از خندههای بی هوات
من رفیقم با همین نارفیقی کردنات
آخ ببین بعد از تو با هرکس و ناکس بدم
هر کسی غیر از تو بود من به عشقت پس زدم
جاده ها رو سمت تو هی نفس نفس زدم
من همونیم ام که بودم اون که با دنیا به خاطرت به هم زد
اون که تو بارون به یاد تو قدم زد کجایی ای یار
من همونی ام که بودم اون که واست با دل دیوونه جنگید
اون که عمری پای تو مردونه جنگید کجایی ای یار